یک خانم و یک آقا که سوار قطاری به مقصدی خیلی دور شده بودند، بعد از حرکت قطارمتوجه شدند که در این کو په درجه یک؛ که تختخواب دار هم میباشد ، با هم تنها هستند و هیچ مسافر دیگری وارد کوپه نخواهد شد. ساعتها سفر در سکوت محض گذشت و مرد مشغول مطالعه و زن مشغول بافتنی بافتن بود. شب که وقت خواب رسید ؛ خانم تخت طبقه بالا و آقا تخت طبقه پایین را اشغال کردند. اما مدتی نگذشته بود که خانم…….. از طبقه بالا، دولا شد و آقا را صدا زد و گفت: ببخشید! میشه یه لطفی در حق من بفرمایید؟ – خواهش میکنم! -من خیلی سردمه. میشه از مهماندار قطار برای من یک پتوی اضافی بگیرید؟ مرد جواب داد: من یه پیشنهاد دارم! زن : چه پیشنهادی؟ مرد: فقط برای همین امشب، تصور کنیم که زن و شوهر  هستیم. زن ریزخندی کرد و با شیطنت گفت: چه اشکال داره ، موافقم! – قبول؟ – قبول! مرد گفت ، خب ، حالا مثل بچه آدم خودت پاشو، برو از مهموندار پتو بگیر. یه لیوان چائی هم برای من بیار. دیگه هم مزاحم من نشو تو روح آدم منحرف :)))))))))))))خخخخخخخ

 



نظرات شما عزیزان:

mobina
ساعت17:49---28 اسفند 1393
سلام ازت خبری نیس جاده

آوا
ساعت20:45---24 اسفند 1393
خخخخ
جالب بود


رومینـــــــــا
ساعت20:25---24 اسفند 1393
واااااااااااااااااایییییییییی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خخخخ:):):):):):)

سودا جووون
ساعت20:18---24 اسفند 1393
وبلاگ باحالی داری ...

کلی خندیدم

موفق باشی
پاسخ:مرسی ایشالله خنده اخرت باشه خخخخ


سحرم
ساعت18:57---30 دی 1393
ba salam moafag bashi

bi nam
ساعت18:09---16 دی 1393
ترشحات خوبی هایت
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟


سردار پیمان
ساعت9:47---9 دی 1393
باشه با ذکر منبع کپی میکنم خخخخ
پاسخ:هههه


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: