باب اسفنجی
دیروز تو پارک دیدم 2 تا دختر 11 ، 12 ساله
باهم دعوا می کنن رفتم جدا کنم یهو
یکیشون به اون یکی گفت :
.
.
.
.
.
.
..
.
نازی !!
خیلی آشغالی اصن ازت انتظار نداشتم با من
همچین کاری بکنی با بی اف
فاب من بریزی رو هم لامصب من همه چیم
با توبود .
عشق و حالم با تو بود
.
.
.
مشروب خوردنم با تو بود
علف بازیام با تو بود
اصن هنگ کرده بودم
.
.
.
حالا من داشتم می رفتم ببینم باب اسفنجى
جدیدش نیومده
نظرات شما عزیزان: